بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران
تاريخ : دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, | 10:32 | نویسنده : علی ص

هنوز به دیدار خدا میروند....خدایی که در یک مکعب سنگی خود را حبس کرده!!

خدا همینجاست ،نیازی به سفر نیست!

خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو میخواند،

خدا در دستان مردی است که نابینایی را از خیابان رد میکند ،

خدا در اتومبیل پسری است که مادر پیرش را هر هفته برای درمان به بیمارستان میبرد...

خدا در جمله ی "عجب شانسی آوردم" است!

خدا خیلی وقت است که اسباب کشی کرده و امده نزدیک من و تو!!

خدا کنار کودکی است که میخواهد از فروشگاه شکلات بدزدد!!

خدا کنار ساعت کوک شده ی توست،که میگذارد 5 دقیقه بیشتر بخوابی !!

از انسانهای این دنیا فقط خاطراتشان باقی میماند ویک عکس با روبان مشکی ، از تولدت تا آن روبان مشکی ،چقدر

خدا را دیدی؟؟

خدا را 7بار دور زدی یا زیر باران کنارش قدم زدی؟

خدا همینجاست نه در حجاز!

خدا زبان مادری تو را میفهمد،نه عربی!

خدایا دوستت دارم...



href= href=div class=TopSid2div class=TopPost2/a Fall Hafez10a href=/i¢